افراد سمی در زندگی ما
افراد سمی در زندگی ما
وقتی در راه موفقیت قدم برمیداریم و میخواهیم خلاف جریانی که خانوادهمان حرکت کردهاند برویم، یکدفعه سروکله یکسری آدم پیدا میشود که سعی میکنند ما را از مسیری که انتخاب کردهایم بازدارند. این افراد پرجاذبه، اغواکننده و فریبنده هستند اما برای شخص خلاقی که همجوار آنها باشد، بسیار مخرب، مضر و خطرناکاند. به این گروه از افراد، عذاب دهندگان یا افراد سمی گفته می شود.
صادقانه خودتان خوب میدانید در مورد چه کسانی صحبت میکنم.
افرادی پرجاذبه اما اختیار از کف داده. صاحب ید طولانی در مشکلات و دستی کوتاه در راهحلها.
در واقعیت اگر سبک زندگیشان جواب میداد و درست میگفتند، پس چرا شرایطشان مطلوب و خوب نیست و کماکان از همه گلهمند هستند. پس حتماً یک جای کارشان اشتباه هست و حالا که ما میخواهیم در مسیر درست گام برداریم سر راهمان قرار میگیرند که نگذارند این اتفاق بیافتد. زیرا اگر ما موفق بشویم در اصل به آنها یادآوری کردهایم که میشود، اما تو نتوانستی. پس برای آنها بهتر است که کماکان ما هم در این وضعیت باقی بمانیم.
به نظر شما بهتر نیست، وقتی میخواهیم خودمان را از شرایط نامطلوبی نجات بدهیم، به سراغ کسانی برویم که در این مسیر موفق شدهاند؟
در این مقاله ما اسم این گروه از افراد را افراد سمی میگذاریم. آنها اغلب میپرسند: «میدانی همسایهها دربارهات چه میگویند؟» (و ما شایعات بیاساس و خوفناکی را از او میشنویم که اعصابمان را خرد میکند و انرژی تمام هفتهمان را نابود میسازد. تازه از همسایهها هم کلی خشمگین شده و دیگر نمیتوانیم رابطه سالمی با آنها داشته باشیم)
در ادامه میخواهم ویژگیهای این افراد سمی را بشمارم تا بهتر آنها را بشناسید و سپس راهکارهای عملی برای ایجاد دایره حمایتی مناسب به شما معرفی کنم.
جیم ران یکی از بزرگترین اساتید موفقیت دنیا میگوید:
شما میانگین 5 نفری هستید که با آنها بهشدت در ارتباط هستید. اگر این افراد انسانهای موفقی باشند، شما هم موفقید.
افراد سمی توافقها را زیر پا میگذارند و برنامهها را به هم میریزند. آنها کار ندارند که دیگران چه توافقاتی دارند بلکه همان کاری را انجام میدهند که دلشان میخواهد و تازه انتظار دارند که دیگران خودشان را با آن تطبیق بدهند.
افراد سمی توقع دارند به شیوه خاصی با آنها رفتار شود. آنها به این فکر نمیکنند که شما چقدر کار دارید، بلکه انتظار دارند که توجه بسیار ویژه به آنها داشته باشید و به فکرشان باشید.
افراد سمی نیازهای شما را جدی نمیگیرند. آنها زیاد کار ندارند که شما در چه شرایطی هستید و آیا وقت دارید یا نه. سعی میکنند به هر طریقی به خواستههایشان برسند. مثلاً نیمهشب یا ساعت 6 صبح به شما زنگ میزنند و میگویند: «میدانم که گفتی این موقع نباید به تو تلفن کنم، اما…» و یا اینکه سرزنده از راه میرسند تا چیزی را از شما قرض کنند که خودتان به آن شدیداً نیاز دارید. یا از این هم بدتر، تلفن میکنند تا از شما بخواهند چیزی را برای آنها پیدا کنید و آنوقت نمیآیند تا آن را بگیرند.
افراد سمی وقت و پول شما را صرف میکنند. اگر ماشینی از شما قرض کنند، یا آن را سر موقع تحویل نمیدهند و یا اینکه با باک خالی به دستتان میرسانند. اگر قرار باشد با آنها به سفر بروید، باید بیشتر هزینهها را خودتان پرداخت کنید و آنها بیشتر مصرفکننده هستند.
افراد سمی پای شخص ثالثی را به روابط خود میکشانند. آنها شایعهپراکنها و دو به هم زنهای قهاری هستند و شروع میکنند در مورد
دیگران با شما صحبت کردن و حرفهایی را میزنند که حال روحی شما را به هم بریزد. مثلاً میگویند: «فلانی به من گفت که شما امروز دیر آمدهاید.»
افراد سمی ملامتگرانی ماهرند. هرگز قبول نمیکنند که اشتباهی کردهاند و اگر شکایتی هم بکنید، تقصیر را از جانب شما میدانند.
افراد سمی مصیبت آفریناند؛ منتها نه درجایی که پای خودشان در میان باشد. آنها دوست ندارند که دیگران پیشرفت کنند و شدیداً حسادت میورزند. آنها به برنامههای خودشان متعهد هستند و آنها را به شما تحمیل میکنند
افراد سمی از برنامه منزجرند؛ البته بهاستثنای برنامههای خودشان. اگر بخواهید زمانی را برای خودتان صرف کنید، سروکله آنها پیداشده و سعی میکنند در آن زمان شریک شما شوند. درست موقعی که نیاز دارید تنها باشید و بر کاری که در دست دارید متمرکز شوید، به طرزی شگفتانگیز نیاز به شما پیدا میکنند.
افراد سمی از نظم بیزارند. آشوب و اغتشاش به مقاصد آنها کمک میکند بنابراین تا شروع میکنید که کاری انجام دهید، بینظمی آغاز میگردد. میپرسید: «این کاغذها و رخت و لباسها روی میز تحریر من چه میکنند؟» پاسخ میدهد: «میخواستم مقالههای دانشکدهام را مرتب کنم… بعد هم میخواستم لنگه جورابم را پیدا کنم…»
افراد سمی انکار میکنند که سمی هستند. اصلاً قبول ندارند که اشتباه میکنند.
شاید با خودتان بگویید: «دقیقاً همینها هست که گفتید. دیگر از دست این فرد خسته شدهام». اما سؤال اساسی این است که: اگر افراد سمی تا این اندازه مخرباند، پس چرا با آنها سروکار دارید؟ پاسخ مختصر و شاید سنگین این است: خودمان نیز به همان اندازه دیوانه و شیفته تخریب خویش هستیم و برای خودمان ارزش قائل نیستیم.
اگر با این افراد سروکار دارید دو نکته را باید در خودتان ترمیم کنید: مهر طلبی و کمبود عزتنفس
بله. به عنوان فردی که خود را لایق بهترینها نمیدانیم مشتاقیم به هر کاری دست بزنیم تا مانع اتفاقهای خوب و آرامشبخش شویم. اگرچه سروکار داشتن با یک فرد سمی بسیار سخت و مخرب است، ولی حداقل ما این موقعیت را از کودکی میشناسیم. اما اگر بخواهیم در مسیر موفقیت گام برداریم راه برایمان نامشخص و مبهم هست. پس بهتر است یک نفر در کنارمان باشد که نگذارد موفق بشویم و تازه میتوانیم همه تقصیرها را گردن او بیاندازیم.
ما هزاران عذر و بهانه میآوریم تا گامی درست در جهت بهبود این رابطه مخرب برنداریم.
اگر اکنون با فرد سمی ای سروکار دارید، بسیار مهم است که به این واقعیت اقرار کنید. اقرار کنید که مورد سوءاستفاده قرار میگیرید و اقرار کنید که دارید از سوءاستفاده کننده خویش سود میبرید. عذاب دهندهتان مانعی است که خودتان او را انتخاب کردهاید تا شما را از مسیرتان منحرف کند و از هدفتان بازدارد. به همان میزان که شما به استثمار افراد سمی درآمدهاید، خودتان نیز دارید از آن شخص استفاده میکنید تا مانع پیشرفتتان بشود.
اگر هماکنون در حال دست و پنجه نرم کردن با عذاب دهندهای شکنجهگرید، دیگر به ساز او نرقصید. کتابی درباره روابط اعتیاد آمیز یا عزتنفس و مهرطلبی بخوانید تا شفا پیدا کنید.
البته میتوانید در دورههای ما هم شرکت کرده و یا از محصول مهرطلبی ما بهره بگیرید.
دفعه بعد، همینکه میبینید، میگویید یا میاندیشید که: «این شخص دیوانهام میکند!» از خود بپرسید با استفاده از این رابطه میکوشید در برابر کدام کار خلاقتان مانع ایجاد کنید.
تمرین:
یک کاغذ بردارید و دایرهای بکشید. داخل دایره موضوعاتی را که نیاز دارید از آنها حمایت کنید قرار دهید. نام کسانی را که حمایتگر مییابید داخل دایره قرار دهید. بیرون دایره، نام کسانی را بنویسید که در این لحظه برای حمایت از خویشتن باید از آنها دوری گزینید. این نقشه ایمنی شماست. از این نقشه برای پشتیبانی از خودتان استفاده کنید. در صورت لزوم میتوانید اسامی دیگری را نیز به داخل و خارج دایره بیفزایید.
نکته: به یاد داشته باشید برخی از افراد میتوانند در بعضی زمینهها حمایت گر شما باشند اما در برخی دیگر عذاب دهندهتان. سعی کنید هر موضع را مشخص کنید تا بدانید چه زمانی درست است از حمایت این فرد استفاده کنید و در چه مواردی نباید سراغ وی بروید.
ارادتمند
الهه کمالی دهقان
الهام گرفته از کتاب راه هنرمند نوشته جولیا کامرون
درباره الهه کمالی دهقان
می توانید در بخش درباره من، زندگی نامه من را مطالعه کنید
نوشته های بیشتر از الهه کمالی دهقان
دیدگاهتان را بنویسید